سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نماز
 
قالب وبلاگ

از منابع و مآخذ اسلامی به دست می آید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) می‌تواند مَرْکب و معجونی برای رشد و ارتقای انسان ها پدید آورد؟
روی اساس توحید که روح اسلام است, زندگی انسان فرصتی است برای خدایی شدن و هدف دین و انبیا هم همین است که از طریق ارتباط و انس انسان با خدا انسان خدایی تربیت کند و نماز در این میانه مهمترین و اصلی ترین عمل توحیدی است که هیچ عمل دیگری نمی تواند آن را جبران کند.
تمام سعادت انسان از طریق ارتباط و انس با خداوند و نزدیک شدن به او تامین می شود و نماز بهترین وسیله برای قرب و انس با خداوند است. باید توجه کنید که معنای انس به خدا در آیه صبغه مطرح شده است. در قرآن کریم می خوانیم صبغه الله و من احسن من الله سبغه. یعنی رنگ خدا و چه نیکو است به رنگ خدا در آمدن. راه به رنگ خدا شدن انس با او است همان گونه که آهن در اثر همنشنی با آتش به رنگ آتش می شود و خصوصیات آتش را به خود می گیرد. اگر لذتی که انسان از طریق انس با خدا و نماز و عبادت و دعا می برد را درک کند آن را با هیچ لذتی مقایسه نخواهد کرد و تمام لذتها پیش او بی رنگ خواهد شد. علت اصلی اینکه انسان نمی تواند نماز بخواند و با خدا انس داشته باشد، انس به دنیا است. کسی که در اثر تماس زیاد با دنیا و امکانات مادی به لذت های دنیوی انس پیدا کرده اگر بخواهد نماز بخواند بسیار سخت خواهد بود. قرآن کریم می فرماید: و انها لکبیره الا علی الخاشعین. نماز خواندن سخت است مگر برای کسانی که در برابر خدا خاشع و فروتن هستند و در مسیر انس و عبودیت حق قرار دارند.
نمازهاى پنج گانه در تمامى عمر، همانند چراغ ها و پمپ بنزین هایی است که در مسیرى سخت، طولانى و پرحادثه، به انسان نور و انرژی می دهد تا از راه خود به سوی کمال و قرب الهی و رشد و تعالی باز نماند. بدون نماز، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از کمال خویش باز خواهد ماند. از همین رو، تمامى پیامبران الهى و کتاب‏هاى آسمانى، آدمى را به نماز دعوت کرده‏اند. کسی که نماز نمی خواند رابطه ای با منبع نور و قدرت هستی ندارد و در نتیجه ضعیف و تاریک خواهد شد و توان زندگی اش کم خواهد گشت. آن‏چه گفته شد، تنها اشاره‏اى کوتاه به فلسفه فردى نماز بود و نماز، از جهات مختلف اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و... داراى حکمت‏هاى عمیقى است.
نماز، عملاً موجب همبستگى مسلمانان و احساس روح یکرنگى در بین آنان است؛ چرا که همه آنان به یک مشکل و به سمت یک قبله نماز مى‏گذارند و این موضوع، پیامدهاى ارزنده‏اى خواهد داشت.

آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده که خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز می‌کند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجود دارد و هر کس مطابق استعداد و تعالی خود از آن بهره مند می‌شود.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است»، (3)یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی می‌باشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر(4) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنویت می‌رساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را می نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبی(ص) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یکرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است.(5) در آیات قرآن و از طریق پیامبر و پیشوایان دینى نیز تنها بخشى از آثار و حکمت‏هاى نماز و عبادت بیان شده است.
با توجه به آیات و روایات در این زمینه، برخى از آثار و حکمت‏ها چنین است:
1 - قرب معنوى
یکى از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل مى‏دهد و یکى از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (6) که حکایت گر بعد معنوى نماز و اهمیت آن است، امام على(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقى (7)، نماز وسیله تقرب هر پرهیز کارى به خداوند است». در برخى از روایات از نماز به عنوان
معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوى آن مى‏باشد. انسان مومن از طریق نماز با خدای بزرگ انس می گیرد و هر چه انس اش به خداوند قوی تر می شود از دنیا و لذت های آن فاصله می گیرد و از بدی ها دور و به خداوند که منبع تمام خوبی ها است نزدیک می گردد. تمامی انبیای الهی آمده اند تا از طریق عبادت به انسان کمک کنند که با خداوند انس بگیرد و فریب دنیا و شیطان را نخورد و اسیر لذت های دنیوی نشود.
2 - یاد خدا و آرامش روانى
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکرى(8)، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى».
یکى از نویسندگان در تفسیر این آیه مى‏نویسد: «روح واساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است»(9) ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد.
نماز به عنوان ذکر خدا به انسان‏هاى نماز گذار آرامش مى‏دهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(10)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
یکى از آثار مهم نماز جلوگیر از گناه است: «إنّ الصلوة تنهى عن الفحشا و المنکر»(11).
طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‏اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است. انسان که به نماز مى‏ایستد و تکبیر مى‏گوید، خدا را از همه چیز بالاتر مى‏شمرد... بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق و حرکت به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مى‏شود...»(12)
4 - گناه زدایى
یکى از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایى است. نماز وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و أمرزش الهى است(13). پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى‏ماند؟ در پاسخ عرض کردند،نه. حضرت فرمود:
نماز درست هماننداین آب جارى است. هر زمان که انسان نماز مى‏خواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است، از بین مى‏رود.»(14)
5 - غفلت زدایى‏
بزرگ‏ترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کند. و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مى‏شود، مرتباً به انسان اخطار مى‏کند و هشدار مى‏دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مى‏سازد... و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله‏اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.(15)
6 - تکبر زدایى‏
یکى از عوامل مهم تکبر زدایى نماز است، زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى‏گذارد و خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى‏بیند، از این رو پرده‏هاى غرور و خودخواهى را کنار مى‏زند. از این رو على(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکى از آثار نماز 1 - تکبر زدایى بیان نمود: «خداوند
ایمان را براى پاکسازى انسان هااز شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر»(16).
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مى‏دهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى است، انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون مى‏برد و به ملکوت آسمان‏ها دعوت مى‏کند و با فرشتگان همصدا مى‏شود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر مى‏داند.
8 - همگرایى
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودى نماز محسوب مى‏شودند، یکى از آثار مهم اجتماعى و سیاسى نماز، همگرایى است، برگزارى نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش مى‏گذارد زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسى و اجتماعى جهان آگاهى پیدا مى‏کنند
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روى استخفاف یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان مى‏کند و به کار او برکت نمى‏دهد. بدانید نماز او قبول نمى‏شود، بدانید زکات او قبول نمى‏شود، بدانید حج او قبول نمى‏شود،..، تا از این کار توبه کند...»(18).
9 - نفى طاغوت و ایستاگى در مقابل ستم‏
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مى‏شود و کسى نمى‏تواند با ظلم و ستم بر او چیره شود.
و در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمى‏آورد و با طاغوت کنار نمى‏آید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است: «و در میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.(19)
پى نوشت‏ها:
1- نور (24) آیه 41.
2- اسراء (17) آیة 44.
3پ- غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگویپرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.
4 - عنکبوت (29) آیة 45.
5- بحارالانوار، ج 73، ص 141
6- - ذاریات(51)، آیه 56.
7- نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 16، ص 292.
8 - طه(20)، آیه 14.
9 - تفسیر نمونه، ج 16، ص 289.
10 - رعد(13)، آیه 28.
11- عنکبوت (29)، آیه 45.
12 - تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
13 - همان، ص 290.
14 - وسایل الشیعه، ج 3، ص 7.
15 - تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16 - نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17 - جمعه (62) آیه‏ى 9، تفسیر نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18 - وسایل الشیعه، ج 5، ص 7.
19 - نحل (16)، آیه 36.


[ چهارشنبه 93/9/12 ] [ 10:40 صبح ] [ سیدسعیدبهروز ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 77376

پیج رنک